Tifoseria Laziale

یک هنرمند کسی است که یک اتاق تاریک را روشن می کند، از دید من هیچ تفاوتی بین پاس پله به کارلوس آلبرتو در فینال جام جهانی 1970 و یک شعر از رمبوی جوان نیست. در هر کدام از این مظاهر بشری زیبایی است که روح ما را لمس می کند و حس ابدیت را به ما می بخشد.


- به زودی خبرهای خوبی از شروع مذاکره تمدید قرارداد لاتزیو و کیتا خواهم داد، این تمدید قرارداد چیزی نیست که فوتبال ایتالیا زده بود که قرارداد موقت معرفی شده بود، این قرارداد با یک افزایش دستمزد درخشان خواهد بود. لوتیتو منتظره تا رفتار کیتا رو طی چند هفته آینده بررسی کنه و بعد قراردادش رو تمدید کنه



- و حالا مصاحبه جنجالی کاندروا (از دستش ندید حرفهای مهمی درباره باشگاه میزنه) :

ظاهرا آنتونیو کاندروا دلش میخواسته در لاتزیو بمونه اما نه به عنوان یک بازیکن عادی او چشمش به بازوبند بوده چرا که میخواسته سمبل لاتزیو باشه

رفتن به لاتزیو: در ابتدا من در آستانه رفتن به ناپولی بودم و چزنا با ناپولی به توافق رسیده بود، اما روز بعد من در تمرین لاتزیو بودم و این تیم رو انتخاب کردم. ملاقات من در ماشین با مائوریتزیو مانزینی بود

اولین روز در تمرین لاتزیو: در ابتدا همه چیز دشوار بود اما خیلی از دوستان به من کمک کردند، از همه بیشتر مستر ادواردو رخا بود، من بسیار با او رابطه خوبی داشتم

سپس در مقابل ناپولی گلزنی کردم و به سمت کوروانورد دویدم، آن شادی در لحظه شکل گرفت هیچ برنامه ای برای این شادی نداشتم، بعد از آن بود که نزد اولتراها محبوب شدم

بعد از بازی با ناپولی من فهمیدم که میتونم مدت ها در لاتزیو بمونم. باشگاه به من گفت که 50 درصد دیگر مالکیت من را هم خریداری خواهد کرد. از آن لحظه لذت پوشیدن لباس لاتزیو رو حس کردم

دربی جو فوق العاده سنگینی داشت، یک هفته تنش سنگین بود طرفداران همیشه مثبت بودند و این بازی زیبا مخصوص هواداران بود

ارتباط من با پتکویچ خوب بود، ابتدا یک فصل خوب داشتیم. مخصوصا با یک پایان باشکوه با بردن فینال حذفی که دربی بود

این پیروزی بزرگترین برد تاریخ لاتزیو بود، روز قبل از بازی هوا چندان مساعد نبود، ما برای آماده سازی به کمپ نورسیا رفتیم، به خاطر دارم که من دور از خانواده با مارکتی هم اتاق بودم. هر دومان خوابمان نمی برد. می دانستیم که حق باخت نداریم. خوب یادم هست که مارکتی ساعت 6 صبح از اتاق بیرون رفت چرا که خوابش نمی برد. بازی از نظر کیفی بالا نبود، موقعیتی روی دروازه ها نبود، تا یک سانتر برای ما و گل، من هنوز هم هر روز آن گل را می بینم.

من آدم متعصب و وفاداری هستم، تا آخر فصل بعد از آن من هرگز نمی خواستم بروم. من آرزوی داشتم که فوتبالم رو در لاتزیو تموم کنم، هرگز حسم رو پنهان نکردم که میخوام سمبل لاتزیو بشم و به عنوان یکی از شخصیت های تاریخ باشگاه بشم

درباره بازوبند: نمیتونم کتمان کنم که برای بازوبند ناراحت شدم، زیرا من شایسته بستن بازوبند بودم. اما برای اون ها اشخاص دیگه اولویت داشتن، سرمربی تصمیم گرفتن بازوبند رو به بیلیا بده و به من گفت کاپیتان دوم باش اما من هرگز قبول نکردم، با سرمربی بحث نکردم که چرا من کاپیتان اول نباشم، او مربی بود و گفت لوکاس کاپیتان باشد و رختکن هم اعتراض نکرد

شاید انتخاب کاپیتان فقط نظر مربی بود شاید هم عوامل دیگری در انتخاب کاپیتان دخیل بود

از انتخاب کاپیتان در اردوی پیش فصل در آلمان به بعد دیگر شرایط متفاوت شد، من یک کاندروای دیگر بودم، فهمیدم بعضی از اتفاقات و روابط نادرست است. من فقط با باشگاه به خوبی حرف زدم زیرا نمی خواستم گذشته ام با لاتزیو فراموش شود پس آشوب نکردم

نامه ام برای هواداران لاتزیو پس از رفتن از این تیم یک ژست نبود بلکه خواسته قلبی ام بود، من هنوز هم عاشق آن ها هستم و دلم برای لاتزیو و 4 سال و نیمی که در تیم داشتم تنگ می شود.

دلیل رفتنم به اینتر مانچینی نبود، من می خواستم از آن شرایطم در لاتزیو بیرون بیایم.

یکی دیگر از خاطرات شیرین من در لاتزیو مربوط به شب ناپل است که با بردن ناپولی در زمینش به مقدماتی چمپیونز لیگ صعود کردیم. خاطرم هست که در بازگشت به کمپ تمرینی بسیاری از هواداران حاضر شدند و از ما استقبال کردند

از بین هم تیمی هایم در لاتزیو با مارکتی و رادو بیشتر از همه دوست بودم از لاتزیویی های قدیمی هم با بیاوا و لوچیانو زائوری

از بین مربیان رابطه عالی با ادی رخا داشتم و سپس با پتکویچ، اما با پیولی مقداری کمتر خوب بودم (با خنده می گوید) 

در پایان نمی توانم از آشپزخانه جیوکوندوی پایتخت یاد نکنم که همیشه هوای ما را داشت و بعد از هر پیروزی حتی اگر ساعت 3 شب هم به رم برمیگشتیم برای ما پنیر و فلفل مخصوص درست می کرد و ما را مهمان می کرد.


۹۵/۰۶/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
لاتزیاله Tifoseria Laziale

نظرات  (۵)

۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۴ لنگیر لاتزیو
خودتو کشتی تا بری اینتر حالا میگی نمیخواستی بری 
پاسخ:
اگر کامل بخونید گفته که نمیخ
واستم برم، ولی وقتی بازوبند رو ندادن بم و دادنش بیلیا همون زمان دیگه تصمیم گرفتم از لاتزیو برم!

اینطور حس میکرده که باشگاه هواش رو نداره
نقطه قوت تیم تو فصل پیش حمله بود که امسال با رفتن کلوزه ، ماتری و کاندروا ، افت وحشتناک جورجویچ و تو حاشیه رفتن کیتا تبدیل شده به نقطه ضعفمون ...
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۳۸ میلاد لاتزیاله
آقا من کامل حرفاشو قبول دارم، اون پیولی احمق بربادمون داد!
کاندروا پارسال اصلا از قصد بد بود!

پاسخ:
اگر بازوبند رو به بیلیا نمیدادن اون وقت بیلیا از تیم می رفت! تصمیم باشگاه بود که بیلیا رو حفظ کنن
کاندروا همیشه واسمون خوب بود و هر جا هم باشه من بنظر شخصیه خودم بازیکن موفقی خواهد بود . تمام حرفاش مشخصا از تهه دلش گفته و دلیلی نداشته بخواد راجع به لاتزیو صحبت کنه وقتی خودش توی اینتره
من امیدوارم که هر جا هست موفق باشه چون واقغا توانشو داره .
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۳۹ لنگیر لاتزیو
هفته پنجم میلان لاتزیو از سی بی سی اسپورت اچ دی سه شنبه  هفته بعد با کیفیت عالی کانال فری در اذر اسپیس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی